مالیات قسمتی از درآمد یا ثروت افراد است که به منظور پرداخت بخشی از هزینههای عمومی و حفظ منافع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور به موجب قانون به وسیله دولت وصول میشود. مالیات به دو دسته مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود؛ مالیاتهای مستقیم مالیاتهایی هستند که به طور مستقیم از اموال یا دارایی افراد کسر میشود و مستقیما توسط مودی پرداخت میشود.
مدیریت و نظارت بر امور مالیاتی، نیازمند خبره بودن بر قوانین مالیات است. یک از وظایف حسابدار مالی یا یک مدیر مالیاتی این است که بر تمامی قوانین مالیات مسلط باشد؛ این مهم، اساسیترین کاری است که مدیر مالی در حوزه مالیات باید بلد باشد.
ببهترین برنامه مدیران مالی برای مدیریت امور مالیاتی چیست؟
تا چه میزان با قوانین مالیات آشنایی دارید؟ آيا از وظايف قانوني خود به عنوان مدیر مالی اطلاعات کافي داريد؟ آيا ميدانيد بيتوجهي به موارد قانوني و مالياتي باعث چه مخاطراتي براي شرکت و کسب و کار شما ميشود؟
اگر به عنوان یک مدیر مالی مشغول به کار هستید یا به عنوان مشاور مالیاتی در یک شرکت فعالیت دارید، به شما پیشنهاد میکنیم، خواندن این مقاله را از دست ندهید! برای اینکه بدانید به عنوان یک مدیر مالی، چطور به مدیریت امور مالیاتی بپردازید تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
از آنجا که این مقاله، برای افراد مبتدی تا خبره درخصوص امور مالیاتی است؛ بنابراین، لازم میدانیم ابتدا تعریفی از مالیات و انواع آن را داشته و سپس به موضوع بهترین استراتژی مدیران مالی برای مدیریت امور مالیاتی بپردازیم.
مالیات چیست؟
مالیات قسمتی از درآمد یا ثروت افراد است که به منظور پرداخت بخشی از هزینههای عمومی و حفظ منافع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور به موجب قانون به وسیله دولت وصول میشود. به عبارتی دیگر، برای دوام و بقای جامعه و ارائه خدمات اجتماعی توسط دولت، هر یک از افراد جامعه با توجه به توان پرداخت خود، مکلف هستند، بهای قسمتی از این خدمات را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
قانون مالیات، حوزهای از مطالعات حقوقی است که در آن مقامات دولتی یا تحریم شده، مانند دولتهای فدرال، ایالتی و شهری از مجموعهای از قوانین و رویهها برای ارزیابی و جمعآوری مالیات استفاده میکنند. در زمینه حقوقی، نرخها و امتیازات مالیاتهای مختلف که توسط مقامات تحمیل میشود، از طریق فرآیند سیاسی ذاتی این نهادهای قدرت به دست میآیند و مستقیماً به حوزه واقعی خود قانون مالیات نسبت داده نمیشوند.
قوانین مالیاتی بخشی از حقوق عمومی است. این شامل اعمال قوانین مالیاتی موجود بر افراد، نهادها و شرکت ها، در مناطقی است که درآمد مالیاتی به دست میآید یا وضع میشود، میباشد که شامل مالیات بر درآمد، مالیات بر املاک، مالیات بر کسب و کار، مالیات بر اشتغال/حقوق، مالیات بر دارایی، مالیات بر هدیه و مالیات صادرات یا واردات میشود.
انواع مالیات
• مالیات بر درآمد املاک، مالیات بر درآمد اشتغال در ایران، مالیات بر درآمد
• مالیات های مستقیم ، مالیات بر درآمد شرکت ها، مالیات بر نقل و انتقال املاک
• مالیات بر درآمد اتفاقی، مالیات بر نقل و انتقال سهام، مالیات بر دارایی در ایران (مالیات و دارایی)
• مالیات بر ارث، مالیات های غیر مستقیم در ایران، مالیات های ارزش افزوده
• مالیات بر واردات در ایران و اخذ مالیات از سرمایه گذاران خارجی در ایران
مالیات مستقیم و غیرمستقیم
مالیات به دو دسته مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود؛ مالیاتهای مستقیم مالیاتهایی هستند که به طور مستقیم از اموال یا دارایی افراد کسر میشود و مستقیما توسط مودی پرداخت میشود. مالیات مستقیم به دو دسته مالیات بردرآمد و مالیات بر دارایی تقسیم میشود.
مالیات بر درآمد
تمامی اشخاص حقیقی، شرکتها و اصناف بازار باید به نسبت درآمدی که از شغل خود دارند، به دولت مالیات پرداخت کنند. این مالیات تقریباً در همهی کشورهای جهان تحت عنوان Income tax اخذ میشود. بر اساس قانون کسب و کار، همهی افراد باید درآمد سالانهی خود را در زمان بستن حساب دوره یا بستن حساب موجودی کالا به دولت گزارش کنند.
سازمان امور مالیاتی بر اساس میزان درآمد، شرایط شغلی و دیگر پارامترهای تأثیرگذار، مقدار مالیات را تعیین میکند که برای هر فرد درصد متفاوتی است. مالیات بر درآمد نیز ، انواع متفاوتی دارد.
مالیات بر دارایی
مهمترین نوع مالیات بر دارایی که حتما شما هم نام آن را شنیدهاید، مالیات بر ارث میباشد؛ به این صورت که شخصی که فوت میکند، از اموال و داراییهای او که قرار است به وراث برسد، مالیات اخذ میشود.
مالیات بر ارث، بیشترین ضریب مالیاتی را دارد چون فرد زحمتی نکشیده و به دلیل حمایت قانونگذار به او ارثی رسیده است که شامل اموال متوفی پس از کسر بدهیها و هزینههای کفن و دفن و واجبات شرعی در حدود متعارف میباشد.
در واقع؛ دولت از دارایی و ثروت در حال انتقال او مالیات میگیرد ؛ میزان آن هم با توجه به قانون مالیاتهای مستقیم تعیین میشود که نسبت به اموال مختلف متفاوت میباشد.
افراد مشمول قانون مالیات بر درآمد
در گروه اول، صاحبان مشاغلی قرار میگیرند که به موجب قانون مالیاتهای مستقیم، مکلف به ثبت فعالیتهای شغلی خود در دفاتر روزنامه و کل موضوع قانون تجارت هستند و باید دفاتر و اسناد و مدارک مربوط را با رعایت اصول و موازین و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری نگهداری کنند. دارندگان کارت بازرگانی و تمامی صادرکنندگان و واردکنندگان، بهرهبرداران معادن و صاحبان مؤسسات حسابرسی در این گروه قرار میگیرند.
در گروه دوم، صاحبان مشاغلی قرار میگیرند که بر حسب این قانون مکلف به ثبت فعالیتهای شغلی خود در دفاتر درآمد و هزینه هستند. نمونههای دفاتر مذکور از سوی سازمان امور مالیاتی کشور تهیه میشود و در دسترس قرار میگیرد. وکلا و پزشکان در این گروه قرار میگیرند. در دسته سوم، صاحبان مشاغلی قرار میگیرند که مشمول مقررات بندهای دستههای قبل نیستند.
این افراد مکلفند صورت خلاصه وضعیت درآمد و هزینه خود را طبق ضوابط و نمونه های تعیین شده از سوی سازمان امور مالیاتی کشور نگاهداری کنند. صاحبان این مشاغل مکلف اند اسناد و مدارک مثبته کافی برای تشخیص درآمد مشمول مالیات خود را نگاهداری کنند. تیرماه آخرین مهلت این مشاغل برای ارائه اظهارنامه مالیاتی به صورت الکترونیکی است.
افراد غیرمشمول قانون مالیاتهای مستقیم
بر اساس ماده دو و تبصرههای آن، افراد زیر مشمول پرداختهای مربوط به قانون مالیاتهای مستقیم نیستند و تکلیفی نسبت به انجام این قانون ندارند:
1. وزارتخانهها و موسسات دولتی
2. دستگاههایی که بودجه آنها به وسیله دولت تأمین میشود.
3. شهرداریها
تبصره اول: شرکتهایی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به اشخاص و موسسههای مذکور در بندهای فوق باشد، سهم درآمد یا سود آنها مشمول حکم این ماده نخواهد بود. حکم این تبصره مانع استفاده شرکتهای مزبور از فعالیتهای مقرر در این قانون حسب مورد نیست.
تبصره دوم: درآمدهای حاصل از فعالیتهای اقتصادی از قبیل فعالیتهای صنعتی، معدنی، تجاری، خدماتی و سایر فعالیتهای تولیدی برای اشخاص موضوع این ماده، که به نحوی غیر از طریق شرکت نیز تحصیل میشود، در هر مورد به طور جداگانه به نرخ مذکور در ماده ۱۰۵ این قانون مشمول مالیات خواهد بود.
مسئولان اداره امور در این گونه موارد نسبت به سهم فعالیت مذکور مکلف به انجام دادن تکالیف مزبور طبق مقررات این قانون خواهند بود. در غیر این صورت نسبت به پرداخت مالیات متعلق با مؤدی مسئولیت تضامنی خواهند داشت.
تبصره سوم: معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضرت امام خمینی یا مقام معظم رهبری دارای مجوز می باشند براساس نظر مقام معظم رهبری است.

بهترین راهکار مدیران مالی برای مدیریت امور مالیاتی
بهترین راهکار مدیران مالی برای مدیریت امور مالیاتی
مدیریت و نظارت بر امور مالیاتی، نیازمند خبره بودن بر قوانین مالیات است. یک حسابدار مالیاتی یا یک مدیر مالی باید بر تمامی قوانین مالیات مسلط باشد؛ این مهم، اساسیترین کاری است که مدیر مالی در حوزه مالیات باید بلد باشد. یکی دیگر از استراتژیهای مدیران مالی برای مدیریت امور مالیاتی، دنبال کردن اخبار و اطلاعات مربوط به مالیات است؛ قوانین مالیات، روزبهروز در حال تغییر هستند.
بنابراین مدیر مالی یا مشاور مالیاتی باید دانش و اطلاعات مالیاتی را که از قبل کسب کرده، دائما بهروز رسانی کند. مالیات عملکرد، مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر حقوق و مالیات تکلیفی از جمله مالیاتهایی هستند که یک شرکت تجاری ممکن است با آنها سر و کار داشته باشد. به همین دلیل، مدیر مالی یک شرکت تجاری باید اطلاعات صحیحی از هر کدام این مالیاتها داشته باشد.
مالیات عملکرد
شرکتها و مشاغل در طی سال، خدماتی ارائه میکنند و یا کالایی را به فروش میرسانند و یا توامان فروش کالا و ارائه خدمات دارند که برای کسب بازار فروش و ارائه این خدمات هزینههایی را محتمل میشوند که این هزینهها میتواند شامل حقوق و استهلاک و پذیرایی و تبلیغات و غیره باشد . پس از کسر این هزینهها از درآمد فروش و ارائه خدمات سود شرکت مشخص میگردد که از این مبلغ، شرکت بایستی مالیات عملکرد را بپردازد.
مالیات بر ارزش افزوده
بعضی از کالاهایی که خریداری میشوند، دارای مالیات ارزش افزوده هستند؛ مدیران مالی باید این مالیاتها را شناسایی و در دفاتر خود ثبت کرده تا در پایان سال به بازرس مالیاتی ارائه دهند.
مالیات بر حقوق
سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کرده است، در صورتی که حقوق افراد شاغل، از مقدار مصوب شده در امور مالیاتی بیشتر باشد، از حقوق این افراد باید مالیاتی تحت عنوان مالیات بر حقوق کسر گردد. نرخ مالیات به نسبت افزایش حقوق شخص، افزایش مییابد.
مالیات تکلیفی
زمانی که افراد شاغل به صورت نیمه وقت یا ساعتی با شرکتها قرارداد میبندد، شرکت باید به علت کار نیمه وقت با این افراد، مالیاتی تحت عنوان مالیات تکلیفی به دولت بپردازد. انعقاد قرارداد با وکلای دادگستری به عنوان مشاور حقوقی یک نمونه از این موارد است.
جمعبندی
بنابراین همانطور که در مقاله گفته شد، یک مدیر مالی باید با تسلط بر قوانین مالیاتی و بهروز رسانی اطلاعات خود در این خصوص، به نظارت و مدیریت امور مالیاتی بپردازد.
منابع : nokhostinsabt.com – dadgram.ir – mrtax.site – farhangetafahom.ir