درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان یکی از استانداردهای حسابداری است که توسط کمیته تدوین استانداردهای حسابداری بر اساس استانداردهای بینالمللی گزارشگیری مالی و با تشکیل جلسات متعدد، تدوین شده است.
درحقیقت هدف از این استاندارد حسابداری تعیین اصولی برای هر واحد تجاری است که باید از آنها در جهت ارائه گزارش اطلاعات مفید به استفادهکنندگان صورتهای مالی در خصوص ماهیت، مبلغ، زمانبندی و عدم اطمینان درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان و جریانهای نقدی و دستمزد استفاده کنند.
بهعلاوه برای دستیابی به چنین هدفی، اصل اساسی این استاندارد بر این استوار است که هر واحد تجاری باید درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان را بهگونهای شناسایی کند که نشاندهنده انتقال کالاها یا خدمات تعهد شده به مشتریان به مبلغ مابازایی باشد که واحد تجاری انتظار دارد در قبال آن کالاها یا خدمات، نسبت به آن محقق باشد.
البته لازم به ذکر است که در چنین شرایط هر واحد تجاری باید هنگام بهکارگیری استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان، شرایط مربوط به قرارداد و تمام واقعیتها را مدنظر قرار دهد. همچنین هر واحد تجاری موظف است برای انجام چنین کاری نیز مواردی مانند استفاده از هرگونه اقتضای عملی، را به طور یکنواخت و یکسان برای قراردادهای دارای ویژگیهای مشابه و در شرایط مشابه به کار بگیرد.
در آخر هم این استاندارد نحوه حسابداری یک قرارداد منفرد با مشتری را نیز تعیین میکند. ازاینرو بهعنوان یک اقتضای عملی، هر واحد تجاری درصورتیکه به طور معقول انتظار داشته باشد آثار ناشی از بهکارگیری این استاندارد حسابداری برای هر یک از قراردادهای موجود در مجموعه مذکور تفاوت مهمی نداشته باشد، میتواند این استاندارد برای خود استفاده کند.
[wbcr_php_snippet id=”32917″ title=”post_link_1″]
درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان چه کاربردی دارد
مطابق قوانین هر واحد تجاری باید از این استاندارد حسابداری شماره 43 با عنوان درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان بهاستثنای موارد زیر استفاده کند:
- قراردادهای اجاره مشمول دامنه کاربرد استاندارد حسابداری 21، حسابداری اجارهها
- قراردادهای بیمه مشمول دامنه کاربرد استاندارد حسابداری 28، فعالیتهای بیمه عمومی
- ابزارهای مالی مشمول دامنه کاربرد استاندارد حسابداری 39، صورتهای مالی تلفیقی، استاندارد حسابداری 40 مشارکتها، استاندارد حسابداری 18 صورتهای مالی جداگانه و استاندارد حسابداری 20 سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته و مشارکتهای خاص
- مبادلههای غیر پولی بین واحدهای تجاری دارای فعالیتهای تجاری مانند برای تسهیل فروش به مشتریان یا مشتریان بالقوه. بهعنوانمثال، این استاندارد در خصوص قرارداد میان دو شرکت نفتی که توافق میکنند برای پاسخگویی بهموقع به تقاضای مشتریان خود در مکانهای تعیین شده نفت را با یکدیگر مبادله کنند، کاربرد ندارد.
همچنین هر واحد تجاری باید تنها در صورتی از استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان در مورد یک قرارداد استفاده کند که طرف دیگر آن یک مشتری است. بر همین اساس منظور از مشتری در این قرارداد شخصی است که در قبال پرداخت مابازا برای دستیابی به کالاها یا خدماتی که خروجی فعالیتهای عادی واحد تجاری است، قرارداد با واحد تجاری منعقد کرده است.
بهعنوانمثال درصورتیکه طرف قرارداد بهجای انعقاد قرارداد برای دستیابی به خروجی فعالیتهای عادی واحد تجاری، قراردادی را بهمنظور مشارکت در یک فعالیت یا فرایند منعقد کرده باشد که طرفین آن قرارداد در ریسکها و مزایای حاصل از آن فعالیت یا فرایند سهیم باشند، طرف قرارداد مشتری محسوب نمیشود.
بهعلاوه بخشی از قرارداد با مشتری ممکن است در دامنه کاربرد این استاندارد و بخش دیگر، در دامنه کاربرد سایر استانداردهای اشاره شده قرار میگیرد.
چنانچه مخارج مختص دستیابی به قرارداد با مشتری و مخارج تحمل شده برای ایفای قرارداد با مشتری در دامنه کاربرد استاندارد دیگری قرار نگیرد، این استاندارد نحوه حسابداری مخارج مذکور را تعیین میکند.
تشخیص قرارداد در استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان
بند 9 – هر واحد تجاری باید قرارداد با یک مشتری که در دامنه کاربرد استاندارد حسابداری درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان است، را تنها هنگامی بهحساب آورد که تمام معیارهای زیر احراز شود:
- طرفین، قرارداد را تأیید کرده باشند و نسبت به انجام تعهدات خود، متعهد باشند.
- واحد تجاری بتواند حقوق هر یک از طرفین را در ارتباط با کالاها یا خدماتی که باید انتقال یابد، تشخیص دهد.
- واحد تجاری بتواند شرایط پرداخت برای کالاها یا خدماتی که باید انتقال یابد را تشخیص دهد.
- قرارداد محتوای تجاری داشته باشد.
- وصول مابازایی که واحد تجاری در قبال انتقال کالاها یا خدمات به مشتری نسبت به آن محق است، محتمل باشند.
ضمناً واحد تجاری در ارزیابی اینکه وصول مبلغ مابازا محتمل است یا خیر، تنها باید توانایی و قصد مشتری برای پرداخت مبلغ مابازای مذکور در سررسید را موردتوجه قرار دهد. همچنین اگر مبلغ مابازا به دلیل پیشنهاد امتیاز قیمت به مشتری متغیر باشد.
بهعلاوه مبلغ مابازایی که واحد تجاری نسبت به آن محق است، ممکن است از قیمت ذکر شده در قرارداد کمتر باشد.
علاوه بر این به طور معمول قرارداد، توافقی میان دو یا چند طرف است که حقوق و تعهدات الزامآور ایجاد میکند. البته منظور از الزامآور بودن حقوق و تعهدات در یک قرارداد، مبحثی حقوقی است.
البته لازم به ذکر است که قراردادها میتوانند مکتوب، شفاهی یا مبتنی بر رویههای مرسوم تجاری باشند. اگرچه رویهها و فرایندهای مربوط به انعقاد قرارداد با مشتریان، بین حوزههای قانونی، صنایع و واحدهای تجاری متفاوت خواهد بود. همچنین ممکن است در داخل هر واحد تجاری این رویهها و فرایندها نیز با یکدیگر متفاوت باشند و حتی هر واحد تجاری به شیوه خود این رویهها و فرایندها را اجرا کند.
بنابراین باتوجهبه موارد گفته شده، ازاینجهت توجه به این رویهها و فرایندها برای یک واحد تجاری اهمیت پیدا میکند که هر واحد تجاری با استفاده از آنها میتواند ایجاد یا عدم ایجاد حقوق و تعهدات الزامآور در زمان توافق با مشتریان خود را شناسایی کند.
در این بخش موارد مهم دیگری نیز وجود دارد که در ادامه قصد داریم آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
- برخی قراردادها با مشتریان ممکن است مدتزمان معینی نداشته باشند و بتوان آنها را توسط هر یک از طرفین قرارداد، در هر زمانی خاتمه داد یا تعدیل کرد. همچنین سایر قراردادها ممکن است بر مبنای دورهای که در قرارداد ذکر شده است، به طور خودکار تمدید شوند.
ازاینرو هر واحد تجاری باید از استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان، در مدتی استفاده کند که حقوق و تعهدات الزامآور طرفین قرارداد، در آن بازه زمانی معتبر خواهد بود.
ازاینرو قرارداد در صورتی به طور کامل اجرا نشده بهحساب میآید که بهصورت همزمان هر دو معیار زیر احراز شده باشد:
1. واحد تجاری هنوز کالاها یا خدمات تعهد شده را به مشتری انتقال نداده باشد
2. واحد تجاری هنوز هیچ مابازایی در قبال کالاها یا خدمات تعهد شده دریافت نکرده باشد و هنوز نسبت به دریافت آن محق نباشد.
- اگر قرارداد با مشتری معیارهای مندرج در بند 9 را در آغاز قرارداد احراز کند، واحد تجاری نباید این معیارها را مجدداً ارزیابی کند، مگر اینکه نشانهای از تغییری عمده در واقعیتها و شرایط وجود داشته باشد.
بهعنوانمثال اگر توانایی مشتری برای پرداخت مابازا به شکل قابلملاحظهای کاهشیافته باشد، واحد تجاری احتمال وصول مابازایی که در قبال انتقال مابقی کالاها یا خدمات به مشتری، نسبت به آن محقق میشود را مجدداً ارزیابی میکند.
- البته در هنگام استفاده از استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان، اگر هر یک از طرفین قرارداد، بدون جبران خسارت طرف یا طرفین دیگر، از حق الزامآور یکجانبه برای خاتمه دادن به قراردادی که به طور کامل اجرا نشده است، برخوردار باشد، قراردادی وجود ندارد.
- اگر قرارداد با مشتری معیارهای مندرج در بند 9 را احراز نکند، واحد تجاری باید به ارزیابی قرارداد ادامه دهد تا تعیین نماید که آیا معیارهای مندرج در بند 9 متعاقباً احراز شده است یا خیر.
- هنگامی که قرارداد با مشتری معیارهای مندرج در بند 9 را احراز نمیکند و واحد تجاری مابازایی را از مشتری دریافت میکند، واحد تجاری تنها در صورتی باید مابازای دریافتی را بهعنوان درآمد عملیاتی شناسایی کند که یکی از رویدادهای زیر واقع شده باشد:
1. واحد تجاری تعهدات باقیماندهای برای انتقال کالاها یا خدمات به مشتری نداشته باشد و تمام یا تقریباً مابازای تعهد شده توسط مشتری را دریافت کرده باشد و غیرقابلاسترداد باشد.
2. قرارداد خاتمهیافته باشد و مابازای دریافتی از مشتری غیرقابلاسترداد باشد.
- واحد تجاری باید مابازای دریافتی از مشتری را تا زمان وقوع یکی از رویدادهای مندرج در بند 15 یا تا زمانی که معیارهای مندرج در بند 9 متعاقباً احراز شود، بهعنوان بدهی شناسایی کند. همچنین این بدهی باتوجهبه واقعیتهای و شرایط مرتبط با قرارداد یا بیانگر تعهد واحد تجاری به انتقال کالاها یا خدمات در آینده است یا بیانگر تعهد واحد تجاری به استرداد مابازای دریافتی است. درواقع در چنین شرایطی باتوجهبه هر دو حالت گفته شده، بدهی مذکور باید به مبلغ مابازای دریافتی از مشتری اندازهگیری شود.
سخن آخر
بهعنوان نتیجهگیری و سخن پایانی باتوجهبه موارد گفته شده و بر اساس استانداردهای حسابداری ایران اهمیت قانون و استاندارد درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان، هر واحد تجاری یا سازمانی باید درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان را بهگونهای شناسایی کند که نشاندهنده انتقال کالاها یا خدمات تعهد شده به مشتریان به مبلغ مابازایی باشد که واحد تجاری انتظار دارد در قبال آن کالاها یا خدمات، نسبت به آن محق است.