در حین حسابداری یک سازمان تجاری، تمایز واضحی بین کسب و کار و مالک قائل میشویم. تمام معاملات تجاری از دیدگاه کسب و کار ثبت میشود نه از دید مالک. مالک به میزان سرمایه خریداری شده توسط وی طلبکار واحد تجاری محسوب میشود.
مفاهیم ابتدایی حسابداری چیست؟
به طور کلی حسابداری به عنوان زبان تجارت در سراسر جهان در نظر گرفته میشود. در یک عبارت ساده، زبان وسیله ارتباط ایدهها یا احساسات با استفاده از نشانههای متعارف، حرکات، نشانهها و صدای صوتی مفصل است. این به طور موثر برای اطلاع رسانی عملکرد مالی کسب و کار به طرفهای مختلف یا ذینفعان مورد استفاده قرار میگیرد.
به همین ترتیب، زبان حسابداری به عنوان وسیلهای برای ارتباط امور مربوط به جنبههای مختلف عملیات تجاری عمل میکند. از آنجایی که شرکتهای تجاری جداگانه سوابق حسابداری خود را به طور جداگانه نگهداری میکنند، پیشنهاد برقراری ارتباط اساساً از سوی یک شرکت تجاری به افراد، گروهها و مؤسسات مختلفی است که در عملیات و نتایج آن شرکت علاقه دارند.
در حال حاضر، اگرچه حسابداری به طور کلی با تجارت، تجارت و حرفه شناخته میشود، شرکت تجاری تنها نوع سازمانی نیست که از حسابداری استفاده میکند. اشخاص حقوقی اعم از فردی گرفته تا دولتی از حسابداری استفاده و تهیه میکنند تا اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی و عملکرد واحد مورد نظر به دست آورند. همانطور که شرکتهای تجاری (مانند شرکتها، شرکتها، جوامع و مؤسسات حسابهای خود را حفظ میکنند، ملتها و حتی صاحبان واحدهای تجاری و حرفهای نیز میتوانند حسابهای خود را حفظ کنند.
برای تفسیر اطلاعات حسابداری برای اهداف ارتباطی، گزارشگری، تصمیمگیری یا ارزیابی، داشتن دانش خوب از دستور زبان حسابداری (در شکل ساخت حساب ها، قراردادها، مفاهیم، فرضیه ها، اصول، استانداردها و غیره) ضروری است.
ضرورت و اهمیت حسابداری
هدف از انجام هر کسب و کار بزرگ یا کوچک کسب سود است. در یک تجارت، تاجر از منابع معینی مانند فروش کالا، سود سپرده های بانکی و غیره پول دریافت میکند. همچنین برای اقلام خاصی مانند خرید کالا، حقوق، اجاره، برق، بیمه و غیره پول خرج میکند. این فعالیتها به انجام امور کمک میکند. عملیات کسب و کار در پایان سال، تاجر دوست دارد از پیشرفت تجارت خود مطلع شود.
تعداد زیادی معاملات تجاری انجام میشود که به همین دلیل نمیتوان تاجر را با حافظه خود به یاد آورد که چگونه پول بدست آمده و خرج شده است. اما اگر تاجر درآمدها و هزینههای خود را یادداشت کند، میتواند به راحتی اطلاعات مورد نیاز را به دست آورد. بنابراین، جزئیات معاملات تجاری باید به روشی واضح و منظم ثبت شود تا در هر زمانی که تاجر دوست داشت، به راحتی و با دقت پاسخ سوالات زیر را دریافت کنید:
• درآمدها و هزینه ها چیست؟
• نتیجه معاملات تجاری چیست؟
• آیا کسب و کار سود دارد؟
• آیا از کسب و کارم درآمد کسب میکنم یا ضرر میکنم؟
• چه مقدار از مشتریانی که کالا به صورت نسیه به آنها فروخته شده است، قابل دریافت است؟
• بابت خریدهای اعتباری چقدر به تامینکنندگان پرداخت میشود؟
• چقدر به کسب و کار بدهکار است؟
• کسب و کار چقدر به دیگران بدهکار است؟
• آیا باید پول بیشتری در کسب و کارم بگذارم یا آن را بفروشم و وارد تجارت دیگری شوم؟
• چگونه میتوانم روش کار خود را برای کسب سود بیشتر تغییر دهم؟
مفاهیم حسابداری
1. مفهوم واحد تجاری مجزا: در حین حسابداری یک سازمان تجاری، تمایز واضحی بین کسب و کار و مالک قائل میشویم. تمام معاملات تجاری از دیدگاه کسب و کار ثبت میشود نه از دید مالک. مالک به میزان سرمایه خریداری شده توسط وی طلبکار واحد تجاری محسوب میشود.
2. مفهوم Double Entry: هر تراکنش مالی نیاز به دو جنبه از حسابداری دارد که باید ثبت شود، برای مثال اگر یک شرکت کالاهایی را به ارزش روپیه بفروشد. 5000 این معامله شامل دو جنبه است. یکی کاهش موجودی به ارزش 5000 روپیه و سایر دریافتیهای روپیه است. 5000 پول نقد رکورد این دو جنبه از یک تراکنش به عنوان یک سیستم دو ورود نامیده میشود. طبق این قانون، کل مبلغ بدهکار شده همیشه با کل مبلغ اعتباری مطابقت دارد. معادله اساسی حسابداری قانون فوق عبارت است از:
دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام
3. مفهوم تداوم نگرانی: حسابداری فرض میکند که تجارت برای مدت زمان طولانیتری در آینده به فعالیت خود ادامه خواهد داد. به عبارت دیگر، فرض بر این است که نه قصد و نه ضرورتی برای محدود کردن عملیات تجاری واحد تجاری وجود دارد. بر این اساس است که صورتهای مالی یک واحد تجاری تهیه میشود و با اشاره به آن سرمایهگذاران با تصمیم خود برای سرمایهگذاری در واحد تجاری موافقت میکنند.
4. مفهوم تطبیق: این مفهوم بیان میکند که درآمدها و هزینهها باید همزمان با وقوع آنها ثبت شوند. به طور کلی، ما درآمدها را با هزینههای انجام شده در طول دوره حسابداری مطابقت میدهیم. درآمد کسب شده در طول یک دوره زمانی قابل اندازهگیری است که با هزینههای متحمل شده مرتبط مقایسه شود. بر اساس این مفهوم، تعدیلهای متعددی برای هزینههای پیشپرداخت، درآمدهای تعهدی و غیره هنگام تهیه مالی یک دوره انجام میشود.
اهداف حسابداری
اهداف حسابداری در زیر مورد بحث قرار می گیرد:
نگهداری سوابق سیستماتیک کسب و کار: هدف اصلی حسابداری ثبت معاملات تجاری با ماهیت مالی به روشی بسیار سیستماتیک با پیروی از برخی اصول مشخص شده است. این سوابق باید به گونهای انجام شود که اطلاعات مورد نیاز مربوط به کسب و کار در یک نگاه قابل ارائه باشد.
محاسبه نتایج عملیاتی (یعنی سود یا زیان): یکی از اهداف مهم حسابداری این است که نتیجه عملیات انجام شده توسط واحد تجاری در طول دوره خاص یعنی سال حسابداری را دریابید. صورت درآمد (حساب معاملات و سود و زیان) برای اطلاع از نتیجه عملیات کسب و کار یعنی سود یا زیان تهیه میشود. نتیجه عملیاتی همچنین به ارزیابی عملکرد کسب و کار کمک میکند.
برای نشان دادن موقعیت مالی کسب و کار: حسابداری به شناخت قدرت و ضعف مالی یک تجارت در یک تاریخ خاص کمک میکند. منابع (داراییها) و تعهدات (بدهی) از طریق تهیه صورت وضعیت (ترازنامه) نشان داده میشوند که به ارزیابی وضعیت مالی کسب و کار کمک میکند. تهیه صورت وضعیت تنها از طریق ثبت سیستماتیک معاملات امکانپذیر است.
برای در دسترس قرار دادن اطلاعات برای کاربران مختلف: حسابداری اطلاعات مورد نیاز مربوط به تجارت را در اختیار کاربران مختلف داخلی و خارجی کسب و کار قرار میدهد. مالکان میخواهند نتیجه عملیاتی یعنی سود یا زیان را بدانند، بانک و طلبکاران میخواهند از سلامت مالی مطلع شوند، کارمندان علاقهمند به دانستن افزایش دستمزدها هستند، دولت. این مرجع علاقهمند به اخذ مالیات و غیره است. همه کاربران میتوانند از طریق حسابداری اطلاعات مورد نیاز را داشته باشند.
معاملات کسب و کار
هر بنگاه اقتصادی درگیر فعالیتهای اقتصادی مختلف است. این فعالیتهای اقتصادی مبادله کالاها و خدماتی است که بر حسب پول قابل اندازهگیری است. این مبادلات کالاها و خدماتی که از نظر پولی قابل اندازهگیری هستند، به عنوان مبادلات تجاری محسوب میشوند. برخی از نمونههای معاملات تجاری در زیر آورده شده است:
o خرید مواد اولیه
o فروش محصولات به مشتریان
o پرداخت اجاره
o خرید ماشین آلات برای تجارت
o خرید مبلمان برای کسب و کار
محدودیتهای حسابداری
1. اطلاعات کیفی را در نظر نمیگیرد: حسابداری فقط معاملات با ماهیت مالی را ثبت میکند. این اطلاعات کیفی را در نظر نمیگیرد، اگرچه ممکن است برای موفقیت کسب و کار بسیار مهم باشد. به عنوان مثال، شایستگی کارکنان، دولت. سیاست، رقابت در بازار و غیره
2. تعصب: حسابداری عاری از جانبداری نیست. حسابداران باید در برخورد با برخی از اقلام در کسب و کار نسبت به رفتاری که با قضاوت پرسنل خود دارند، جانبدارانه رفتار کنند.
3. تغییرات سطح قیمت را نادیده میگیرد: در صورت وضعیت (ترازنامه) داراییها به بهای تمام شده تاریخی نشان داده میشوند؛ اگرچه ارزش واقعی در بازار ممکن است متفاوت باشد. بنابراین، ترازنامه نمیتواند تصویر واقعی کسب و کار را نشان دهد.
4. پوشش پنجره: گاهی اوقات مدیریت ممکن است سعی کند ارقام متورم یا کاهش یافته سود، داراییها، بدهیها و غیره را نشان دهد. به همین دلیل ممکن است صورت مالی نتواند نمای واقعی و منصفانه کسب و کار را نشان دهد.
کاربران اطلاعات حسابداری
اطلاعات ارائه شده توسط حسابداری هم در داخل سازمان و هم در خارج از سازمان مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس کاربر دو گروه از کاربران اطلاعات حسابداری وجود دارد: کاربران داخلی و کاربران خارجی.
کاربران داخلی عبارتند از مدیریت، مالکان، کارمندان، اتحادیههای کارگری و غیره. کاربران خارجی عبارتند از: طلبکاران، سرمایه گذاران، بانکها و سایر موسسات وامدهنده، سرمایهگذاران فعلی و بالقوه، دولت، مقامات مالیاتی، سازمانهای نظارتی و پژوهشگران.
جمعبندی
به طور کلی، حسابداری را میتوان به عنوان زبان تجارت برای تصمیمگیریهای مالی درک کرد. این فرآیندی برای اندازهگیری عملکرد مالی و موقعیت کسب و کار و گزارش نتایج به کاربران آن است که میتواند داخلی – مالکان، مدیریت، کارکنان و غیره و خارجی – سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، تنظیم کنندهها و غیره باشد. بسته به هدف و روش، حسابداری را میتوان به عنوان حسابداری مالی طبقهبندی کرد.
حسابداری هزینه؛ حسابداری قانونی و غیره. مفاهیم و روشهایی به خوبی تعریف شدهاند که برای چارچوببندی تصمیمات مالی استفاده میشوند.
منبع :taxmann.com