⬜️راهکارهای برونرفت از بحرانهای اقتصادی
گرچه تقریبا هیچ کسبوکاری نمیتواند بهطور کامل از پیامدهای رکود در امان باشد اما اگر بدانید رکود چگونه بر کسبوکارتان تاثیر خواهد گذاشت، میتوانید برای به حداقل رساندن تاثیرات آن برنامهریزی کنید. شاید در این پروسه حتی بتوانید فرصتهای جدید را شناسایی کنید.با برنامهریزی، بازبینی و نظارت بر کسبوکارتان میتوانید اطلاعاتی بهدست آورید که برای ایجاد تغییرات لازم است. شما برای رسیدن به ثبات مالی چارهای جز اعمال تغییرات ندارید. این اقدامات کمک میکند تا راحتتر نسبت به بحران واکنش نشان دهید و پس از پایان بحران، خود را بازسازی کنید. برای عبور از بحرانهای اقتصادی، این نکات توصیه میشوند:
▫️ارزیابی عملکرد کسبوکار
سنجش عملکرد کسبوکار باید بهطور مداوم انجام شود. این کار کمک میکند حوزههایی را که باید اصلاح شوند، پیش از وقوع بحران شناسایی و واکنشهای مختلف را بررسی کنید. این روشها برای ارزیابی عملکرد به شما کمک میکنند:
بازبینی طرح کسبوکار: گام اول برای سنجش عملکرد کسبوکار، بازبینی طرح کسبوکار است که صورتحسابهای مالی را شامل میشود. این کار کمک میکند بفهمید در کسبوکارتان چه میگذرد. با بازبینی و بهروزرسانی این طرح میتوانید نسبت به ریسکهای رکود، واکنش مناسب نشان دهید. میتوانید از تحلیل SWOT و تحلیلهای مالی برای مدیریت مسائل مهمی که کسبوکارتان را تحتتاثیر قرار میدهند استفاده کنید.
تحلیل مالی: یک برنامه مدیریت مالی کارآمد، شامل برنامهریزی و پیشبینی امور مالی بر اساس اهداف استراتژیک کسبوکار و بررسی عملکرد سازمان و مقایسه آن با پیشبینیهاست. برای اجرای یک تحلیل مالی باید صورتهای مالی، از جمله سود و زیان و گردش نقدینگی را بررسی کنید. تغییر روندها را شناسایی کنید، بهویژه تغییراتی که ممکن است کسبوکارتان را به مخاطره بیندازند، مثل کاهش فروش و ببینید این تغییرات چه تاثیری بر عملکرد مالی شرکت خواهند گذاشت.
فاکتورهای کلیدی که باید در تحلیل مالی در نظر بگیرید از این قرارند:
● تغییر روند نقدینگی (مثبت یا منفی)، درآمد و هزینهها
● فروش فعلی محصولات و خدمات
● میزان و گردش موجودی
● بررسی میانگین روزهای دریافت و پرداخت بدهی
● میزان بدهیها و چگونگی پرداخت اصل و بهره
سایر ابزارهای ارزیابی عملکرد مالی نسبتهای مالی (financial ratios) هستند که میتوانید از صورتهای مالی استخراج کنید. میتوانید از این نسبتها برای مقایسه عملکرد کسبوکارتان در دورههای زمانی مختلف استفاده کنید. همچنین میتوانید از آنها برای مقایسه عملکرد سازمان خود با سایر سازمانها استفاده کنید. عملکرد سازمانها همیشه در قالب آمارها توسط دولت یا صنایع منتشر میشود. این نسبتها در چهار گروه اصلی قرار میگیرند:
۱. نقدینگی (liquidity) یا نسبت داراییهای نقدی به بدهیها
۲. سودآوری (profitability) یا مقایسه درآمدزایی یک شرکت با هزینهها
۳. نسبتهای فعالیت (activity) یا ارزیابی کارآمدی یک شرکت و قابلیت تبدیل دارایی غیر نقدی به دارایی نقدی
۴. نسبتهای اهرمی (leverage) یا میزان اتکای یک سازمان به منابع دیگران یا قرض گرفتن برای انجام عملیاتها
بنچمارکینگ یا الگوبرداری: در این روش، با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده درباره کسبوکارهایی که در صنعت شما فعالیت میکنند، به میانگین متغیرهای کلیدی کسبوکار دست پیدا میکنیم (مثل هزینههای سربار، کارکنان و ساعات). سپس میتوانید از این اطلاعات برای مقایسه و اندازهگیری عملکرد کسبوکارتان استفاده کنید. بهتر است اطلاعات مربوط به تمام رقبایتان را در یکجدول ثبت کنید تا بتوانید در یک نگاه، همه آنها را با هم مقایسه کنید.
استفاده از مدیریت ریسک برای نظارت بر عملکرد کسبوکار: یک برنامه مدیریت ریسک شامل شناسایی، ارزیابی و طراحی استراتژیهایی برای مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک، یکی از مهمترین و حیاتیترین بخشهای استراتژی کسبوکار است که کمک میکند برای مقابله با فاکتورهای ریسک مرتبط با بحران اقتصادی، آمادگی داشته باشید. طی رکود، برای مدیریت ریسک باید عملکرد کسبوکارتان را به دقت زیر نظر داشته باشید، هر مسالهای را که به نحوی روی آن تاثیرگذار است شناسایی کنید و استراتژیهایی را برای رفع یا کاهش این مسائل تعیین کنید. در بسیاری از موارد، بهترین راه برای کنترل عملکرد، استفاده از صورتهای مالی است. مثلا اگر متوجه شدید که فروشتان کاهش یافته، باید فاکتورهایی را که روی عملکرد فروش تاثیر دارند ارزیابی کنید تا بتوانید این مساله را رفع و ریسکهای مرتبط با آن را مدیریت کنید.
فرآیند شناسایی و مدیریت ریسک در دوره رکود اقتصادی این پنج مرحله را شامل میشود:
۱. شناسایی ریسکهایی که ممکن است به عملکرد کسبوکار لطمه بزنند
در گام اول، به امور مالی و تکتک عملیاتها توجه کنید و این سوالات را از خود بپرسید:
● چه چیزی میتواند تاثیر ایجاد کند؟
● این تاثیر تا چه حد میتواند جدی باشد؟
● احتمال آنکه اتفاق بیفتد چقدر است؟
● آیا امکان کاهش یا حذف آن وجود دارد؟
ریسکهای مرتبط با بحرانهای اقتصادی میتوانند خارجی باشند (مثل تغییرات در نرخ بهره یا اطمینان مصرفکننده) یا داخلی (مثل کاهش نقدینگی، کوتاهی مشتریان در پرداخت بدهی یا استهلاک داراییها).
۲. تجزیه و تحلیل ریسکها با هدف برآورد تاثیرات
از خودتان بپرسید که کدام ریسکها پیامد یا تاثیر بزرگتری بر عملکرد کسبوکار دارند و کدامها تاثیر کمتری دارند. ریسکهای جزئی (مثل ناتوانی یکی از مشتریان در پرداخت بدهی) را از ریسکهای جدی که نیازمند اقدام فوریاند جدا کنید (مثل اختلال در زنجیره تامین).
در حین تجزیه و تحلیل ریسک باید رابطه میان احتمال وقوع و تاثیر ریسکها را پیدا کنید.
۳. اندازهگیری ریسکها به منظور اولویتبندی
احتمال و تاثیر هر ریسک بر عملکرد را با سایر ریسکها مقایسه کنید تا بتوانید منابعی را که برای مدیریت ریسکها در نظر گفتهاید اولویت بندی کنید. به این ترتیب، یک لیست اولویت بندی شده از ریسکها در دست خواهید داشت.
۴. مقابله با ریسکها به منظور کاهش تاثیرات
باید ریسکها را به دو گروه تقسیم کنید: ریسکهایی که نیاز به رسیدگی دارند و ریسکهایی که به نظرتان، نیاز به اقدام فوری ندارند.
پس از شناسایی ریسکهای مهم، باید روشهای مقابله با هر ریسک را تعیین کنید، یکی را انتخاب و اعمال کنید.
۵. طراحی و بازبینی برنامه مدیریت ریسک
یک برنامه مدیریت ریسک نشان میدهد که کدام استراتژی را برای مقابله با ریسکهای شناسایی شده انتخاب کردهاید. این برنامه شامل این اطلاعات است:
● ریسکهای شناسایی شده
● سطح ریسک (از نظر احتمال وقوع و شدت)
● استراتژی تعیین شده
● چارچوب زمانی برای اجرای استراتژی
● منابع لازم
● کارکنانی که مسوول نظارت بر اجرای استراتژی هستند
جمعبندی نهایی باید شامل اهداف، بودجه و بازه زمانی مشخص برای رسیدن به آن اهداف باشد.
علاوه بر اقدامات ذکر شده، این راهکارها را نیز به کار ببرید: نحوه شناسایی ریسکها را یاد بگیرید. ابتدا باید انواع و اقسام ریسکها را بشناسید. ریسکها در یکی از این گروهها قرار میگیرند: بلایای طبیعی (زلزله و سیل)، فراگیر (آنفلوانزای پرندگان)، قانونی (مشکلات بیمه یا عدم تطبیق با مقررات)، تکنولوژی (ایجاد اختلال در شبکه)، زیست محیطی (تغییرات آب و هوایی)، مالی و اقتصادی (رویدادهای جهانی، افزایش قیمتها)، بازار (تغییر در ترجیحات مشتری و افزایش رقابت)، داراییها و تجهیزات (ترکیدن لولههای آب، سرقت)، تغییر در سیاستگذاریها و قوانین دولتی (محدودیت استفاده از آب)، ایمنی محیط کار (سوانحی مثل آتش سوزی مواد اولیه یا تجهیزات)، امنیتی (دزدی مالکیت معنوی، عدم امنیت مجازی)، کارگزینی (مشکلات ارتباطی، خطای انسانی، مدیریت تعارض).
▫️مدیریت امور مالی در بحرانهای اقتصادی
در بیشتر مواقع، وقتی بحران گریبان کسبوکاری را میگیرد، پیش از هر چیزی، معاملات را هدف قرار میدهد. تغییر در معاملات و فعالیتهای تجاری نیز میزان فروش و درآمد را تحتتاثیر قرار میدهد. این تا حدی به دلیل کاهش اطمینان مصرفکننده است. کاهش اطمینان مشتری نیز ناشی از محدودیت دسترسی به وام خرید و افزایش بیکاری است. کاهش درآمد نیز به طرق مختلف بر وضعیت مالی کسبوکار تاثیر خواهد گذاشت، از جمله تغییراتی در سودآوری و نقدینگی. استراتژیهایی که در قسمت بعدی مقاله مطرح شده اند می توانند کمک کنند از طریق تقویت جایگاه اقتصادی و ایجاد آمادگی برای استفاده از فرصتها، امور مالی خود را مدیریت کنید.